۱۳۹۰ اسفند ۲۹, دوشنبه

بهار بهترین بهانه برای آغاز ...و آغاز بهترین بهانه برای زیستن است

خواستم درباره ی سال 90 چیزی بنویسم هر چه به تقویم رویدادها نگاه کردم تا یکی از اتفاقات خوب سال 90 رو سوژه ای برای نوشتن کنم جز خبرهای بد دزدی اختلاس اعدام اعتصاب غذا خطر جنگ ومرگ چیز خوبی برای نوشتن پیدا نکردم سال نود هم حسرت آزادی بردلها ماند متنی زیبا از نیایش نوروزی داریوش اقبالی گفتنی ها را گفته فکر میکنم بهترین چیزی که میتوان برای  سال نو آرزو کنیم این باشد آزادی!

آی آزادی! اگر روزی به سرزمین ما رسیدی، در قالب پیرمردی سیاه پوش با ریش سپید و عبای سیاه با لهجه ای غریب و فرهنگی عرب و چشمهایی سرد وترسناک نیا. برای مان از مرگ نگو. به گورستان نرو ، گورستان پایان است ، نباید آغاز باشد. این بار توی دهان هیچ کس نزن، وعده ی توخالی نده، نفت را بر سر سفره ها نیار، نان مان را بر سر سفره ها یمان باقی بگذار. از آب و برق مجانی نگو. از تلاش انسانی بگو، از سازندگی و آبادانی بگو.از تعهد کور نگو ، از تخصص و دانش و شور بگو. آی آزادی! اگر روزی به سرزمین من رسیدی، با شادی بیا .با چادر سیاه و تهجر و ریش نیا، با آواز و موسیقی و رنگ بیا. با تفنگ های بزرگ در دست کودکان کوچک نیا، با گل و بوسه و کتاب بیا. از تقوا و جنگ و شهادت نگو، از انسانیت و صلح و شهامت بگو. برایمان از زندگی بگو، از پنجره های باز بگو، دلهای ما را با نسیم آشتی بده، با دوستی و عشق آشنایمان کن. به ما بیاموز که چگونه زندگی کنیم، چگونه مردن را به وقت خود خواهیم آموخت. به ما شان انسان بودن را بیاموز. آی آزادی ، اگر به سر زمین من رسیدی ، بر قلبهای عاشق ما قدم بگذار ، مهرت را در دلهای ما بیفکن تا آزادگی در درون ما بجوشد و تو را با هیچ چیز دیگری تاخت نزنیم. با هر نفس یادمان بماند که تو از نفس عزیز تری! بدانیم که آزادی یک نعمت نیست، یک مسولیت است . به ما بیاموز که داشتن و نگهداشتن تو سخت است! ما را با خودت آشنا کن، ما از تو چیز زیادی نمی دانیم. ما فقط نامت را زمزمه کرده ایم. ای نادیده ترین، ما به وسعت یک تاریخ از تو محروم مانده ایم. هان آی آزادی ، اگر به سرزمین ما آمدی ، با آگاهی بیا . تا بر دروازه های این شهر تو را با شمشیر گردن نزنیم ،تا در حافظه ی کند تاریخ نگذاریم تو را از ما بدزدند. آخر می دانی ؟ بهای قدمهای تو بر این خاک خون های خوب ترین فرزندان این سرزمین بوده است.بهای تو سنگین ترین بهای دنیاست .پس این بار با آگاهی بیا.

۴ نظر:

  1. دوست عزيز نظرت در مورد لينك ارسالي‌ام از دلقك ايراني مرا به اينجا رساند.قلمي شيوا داري و از ديدن وبلاگت خوشم امد موفق باشي.

    پاسخحذف
  2. در قالب پیرمردی سیاهپوش با ریشی سپید و عبایی سیاه و لهجه ای غریب و فرهنگی عرب و چشمانی سرد:::::در واقع ایشون حضرت امام را مورد خطاب قرار داده ومعتقده بنیان گذار جمهوری اسلامی،آزادی رو از مردم ایران گرفته.وهمچنین با دیدی نژاد پرستانه به امام و ظاهرش نگاه کرده و امام رو دارای فرهنگی متأثر از اعراب میدونه.ایشون با اشاره به «فرهنگی عرب» می خواد این موضوع را بیان کنه که حضرت امام فقط با شمشیر و خون ریزی و بدون هیچ علم و آگاهی در حال مبارزه با آزادی و انسانیت بوده و در جایی دیگه به اعراب لقب بی سواد رو داده.البته ایشون تنها چهره ی سیاسی امام رو دیده و اطلاع نداره که کتب و تفکرات و سواد امام در بالاترین مقاطع حوزوی و دانشگاهی در زمینه های کلامی و فلسفی و عرفانی تدریس میشه.

    پاسخحذف
  3. ایشون درجای دیگری از این دکلمه آزادی رو تشویق می کنه که «از جنگ و شهادت تقوا نگو،ازانسانیت و صلح و شهامت بگو.به ما بیاموز که چگونه زندگی کنیم،چگونه مردن را به وقتخود خواهیم آموخت». شکوه و عظمت زمانی است که فرزندان پاک این سرزمین با شهامت وشهادت طلبی هشت سال مقابل 18 کشور دنیا دفاع کردن و گوشه ای از این خاک پاک رو که خود شما نیز متعلق به آن هستین رو به دشمن ندادند.من از شما سوالی دارم که اگر کسی نیمی از خانه ی شما رو تصرف کنه آیا با او صلح کرده و نیمی از خانه رو به او هبه می کنین؟شما کجا بودین اون زمانی که فرانسه با هواپیماهای میراژ خود وروسیه با هواپیماهای سوخوی خود عراق رو حمایت می کرد؟زمانی که وزیر جنگ فرانسه دریکی از عملیات های حساس پشت خاک ریز رژیم بعث عراق بود.آیا شما می دويند که ما اسیرآلمانی از بعثی ها گرفتیم؟این امام بود که به فرزندان ایران رسم انسانیت رو یاد داد،یاد داد که چگونه می توان با شهادت،آزادی و آزادگی رو به ارمغان آورد،آموخت که انسانیت هیچگاه با صلح در برابر ظلم به دست نمی آید و ضمنا شما باید بدانید که ماجنگ نکردیم و بلکه دفاع کردیم.دکلمه ی ایشون دقیقا مطابق با اهداف امریکا و اسرائیل است که تلاش می کنه تا سه سنگر اسلام را از میان بردارد،یعنی شهادت،جهاد وتقوا.

    پاسخحذف
  4. در قالب پیرمردی سیاهپوش با ریشی سپید و عبایی سیاه و لهجه ای غریب و فرهنگی عرب و چشمانی سرد:::::در واقع ایشون حضرت امام را مورد خطاب قرار داده ومعتقده بنیان گذار جمهوری اسلامی،آزادی رو از مردم ایران گرفته.وهمچنین با دیدی نژاد پرستانه به امام و ظاهرش نگاه کرده و امام رو دارای فرهنگی متأثر از اعراب میدونه.ایشون با اشاره به «فرهنگی عرب» می خواد این موضوع را بیان کنه که حضرت امام فقط با شمشیر و خون ریزی و بدون هیچ علم و آگاهی در حال مبارزه با آزادی و انسانیت بوده و در جایی دیگه به اعراب لقب بی سواد رو داده.البته ایشون تنها چهره ی سیاسی امام رو دیده و اطلاع نداره که کتب و تفکرات و سواد امام در بالاترین مقاطع حوزوی و دانشگاهی در زمینه های کلامی و فلسفی و عرفانی تدریس میشه.



    به گورستان نرو،گورستان پایان است نباید آغاز باشد

    مطمئنن ایشون به زندگی پس از مرگ اعتقادی نداره و کاملا ماتریالیستی عمل کرده و می گه«به گورستان نرو،گورستان پایان است نباید آغاز باشد» اشاره داره به زمانی که امام به ایران اومد و اولین سخنرانی خود رو در مزار شهدا انجام داد.اما ایشون اطلاع ندارد که مرگ پایان نیست و شهدا در نزد خداوند روزی میخورند.حضرت امام با درک بالایی که داشت به سراغ شهدایی رفت که تونسته بودند آزادی و آزادگی رو برای مردم ایران به ارمغان بیارن.کسانی که با شهادت خویش،زندگی سراسر آزداگی را به مردم هدیه دادند.



    «این بار توی دهان هیچکس نزن،نفت را بر سر سفره یمان نیار». همین جمله نشون دهنده ی آزادی بیان در یک کشوره که میشه فریاد زد که من در دهن امریکا واسرائیل می زنم.اگر شما فکر می کنین که امام واقعا می خواست نفت سر سفره ها بیاره کاملا در اشتباه هستین بلکه ایشون این وعده رو به مردم می داد که دیگه نفت برای خود ملته و شاهان استکبار نمی تونن سرمایه های ایران رو برای خوش گذارونی خودشون به اربابان خویش بدهند.


    «از سازندگی و آبادانی بگو،از تخصص و دانش و شور بگو».جهاد سازندگی به همین منظور برای سازندگی خسارات ناشی از جنگی که امریکا و اسرائیل اونو مدیریت می کردن بنا نهاده شد.همون کشورهایی که شما در اونجا فریاد آزادی سرمیدين و حتما مطلع هستین که همین کشورها آسایش را از مردم ایران گرفتند.همین انقلابه که فرزندانی متخصص تربیت کرده که غرب رو به رعب و وحشت انداخته و هراز چند گاهی شاهد شهادت همین متخصصین می شيم.اگر شما خواهان آسایش و آرامش مردم ایران هستید پس چرا امریکا را مورد خطاب قرار نمی دين که جوانان این ملت رو به شهادت می رسونن؟


    « با چادر تحجر و ریش نیا با آواز و موسیقی و رنگ بیا». ایشون کاملا فرهنگ امریکایی رو پذیرفته که به هر جا می روند با رقص و ساز و آواز می روند.

    « به ما شأن انسان بودن را بیاموز». اتفاقا همین انقلاب و امامه که به ایرانیا آموخته که چگونه انسان باشن و مانند برده و خدمتکار اسرائیلی که خود رو قوم برگزیده میدونن و تمام انسان های دیگه را حیوان تلقی می کنن باقی نميمونه


    ایشون در پایان این دکلمه حرف های خودشو نقض می کنه و می گه« بهای قدمهای تو بر این خاک خون های خوبترین فرزندان این سرزمین بوده است». شما که به آزادی فرمودید از شهادت نگوید پس چگونه خود معتقد هستید که بهای آزادی خون خوبترین فرزندان این سرزمین است؟پس جنابعالی نیز بر این باورید که آزادی هیچگاه به دست نمی آید مگر با خون و شهادت.

    یک پیشنهاد: شما سنگ کشوری را به سینه می زنید که آزادی را از مردم عراق و افغانستان و مصر و بحرین و سوریه گرفته است.شما که از آزادی میگویید و مطمئن هستید که در کشوری زندگی می کنید که آزادید پس ترانه ای هم بر علیه اسرایئل بسازید و بخونید تا متوجه شوید که آزادی واقعی درکجاست؟؟

    پاسخحذف