۱۳۹۱ آذر ۲۴, جمعه

بمان مادر... مهر سکوت همچنان بر دهان ها موم است




گیسوانت را کشیدند
زانوانت را کبود کردند
پیراهن غمت را دریدند
اما... من و ما همچنان در این سرزمین نفرین شده خوابیم
دگر کسی آن گیسوان سپید را برایت شانه نمیزند
دگر دست ستار مرهمی برای آن پاهای زخمی نخواهد بود
ما دیگر ظلم را هم فریاد نمیزنیم مادر...
 به  ما دلخوش نکن
ما هزار چهارصد سال است که خوابیم
 

 ____________________

در مراسم چهلم ستار بهشتی مادر ستار توسط نیروهای  امنیتی مورد ضرب و شتم قرارگرفت +   +

 تیتر"بمان مادر" الهام گرفته شده از آهنگ بمان مادر داریوش +

تصاویر اسکرین شده از ویدیو مراسم چهلم ستار بهشتی 

تصویر شرکت چند هزار نفری مردم در مراسم استقبال از ضریح جدید و میلیاردی حسین
در حالی که درمراسم چهلم ستار بهشتی با توجه به فراخوانها  و اطلاع رسانی تعداد شرکت کنندگان به صد تن هم نرسید!

۱۳۹۱ آبان ۲۱, یکشنبه

ستار را هم فراموش میکنیم!؟



 خواهرم یادت میاد روزی که خون ندا آسفالت خیابون رو سرخ کرد . بی قرار و بیتاب ، پر از خشم علیه ظلم شوریدیم؟ نه غزه نه لبنان جان فدای ایران . اخ... یادش بخیر چه شعار دلچسبی . چقدر به خاطرش دردسر کشیدیم یادته؟ ستار رو میشناسی ؟ نه! آخه اونم این شعار رو سر میداد همین دیروز پریروز بلاگشو بهت نشون دادم . یادت رفت؟ چه فراموش کار شدی خواهر! اون قهرمان جرثقیل رو...؟ اون پسر کرد رو چی؟ بود اسمش اه صانع.. رو یادته ؟محمد و...  نسرین رو  ؟ وکیل بی وکیل میدونی کجاست ؟ اسمشم نشنیدی؟! از شبکه های ماهواره ای تا وبلاگها ازش میگن ... میدونی نمیذارن بچه هاشو ببینه ؟ آ.. یادم رفت تو اخبار سیاسی رو دیگه دنبال نمیکنی. حریم سلطان همزمان با اخبار پخش میشه... بخوام دونه دونه اسم ببرم یک یه لیست رو پر میکنه احتمالااز خوندن این نامها خسته شی شاید خوشت نیاد اسم ها وجمله های تکراری جلو چشات رژه برن  
 ستار بهشتی پیش از بازداشت شدن به دوستش گفته بود نگران است نگران مادرش از اینجا صدای ستار را بشنوید

  مادرم تو که مادری میفهمی ندیدن فرزند یعنی چی. مادر میدونی پشتو پناهت ،یاورت ، عصای دست پیریتو جلو چشت دست بند بزنن ببرن بعد بهت زنگ بزنن بگن قبر بخر براش یعنی چی ؟ برادر با تو راحتتر صحبت میکنم تو چی؟ داداشتو  جلو چشات بکشن تو یه بیابونی دفنش کنن نتونی سر خاکشم اشک بریزی وقتی که خدا خوابه !خواهرتو زندانی بک...ن بعد به اتیش بکشنش و با ذکر یا زهرا به ریش من و تو بخندن چه حالی بهت دست میده. ترانه رو هنوز زیر لب زمزمه میکنی؟ یا تو هم شعرشو فراموش کردی ؟ پدر تو که زخم دیده ای ، صبح میری پشت فرمون اتوبوس شرکت واحد شب میای ، اون قدر دیر که من خوابم، تا بوق شب ازت کار بکشن ،اخر سر حقوقتو ندن بعدم مثل سگ بندازنت بیرون فکرشم مثل یه کابوسه ...اعتراض کنی اعتصاب کنی کسی به فریادت نرسه تازه بگیرنت ببرنت جایی که عرب نی انداخت رضا رو میشناسی پدر رضا شهابی یادته به خاطر اینکه تو هنوز پشت اون فرمون لعنتی باشی اعتصاب کرد اعتراض کرد میدونی الان کجاست... اما... بیخیال مهم نیست درکت میکنم قسط ، اجاره خونه ،چک ... اینقدر فکرتو مشغول کرده که دیگه جایی برای رضا شهابی و منصور اسانلو هم تو ذهنت نداری. پدر شاید دستا ی زمختت موقع قنوت خیلی چیزا رو به یادت بیاره.... ستار به کدامین گناه کشته شد؟ اون زیر شکنجه پلیس نمرد بیتفاوتی ما اونو شکنجه داد . گفتن اخرین سنگر سکوته؟ گفتن فریادمون سکوته، سلاحمون سکوته، اما من هیچ وقت نفهمیدم  این چه جور سلاحیه که داره ما رو قربونی میکنه ، سکوت من بود که ستار رو کشت، سکوت تو بود  دچار رخوت شدیم . نقض حقوق بشر جمله ای که هر روز میشنویم وبهش عادت کردیم! آخرین سنگر سکوته اونقدر سکوت میکنیم که نسرین هم تو زندان بمیره بعد ، برامون میشه قهرمان، ما برای جان هم میهنان خودمون ارزشی قائل نیستیم جامعه ما قهرمان زنده قبول نمی کنه ، باید مرد تا قهرمان شد. 
 قهرمانان زنده ی خود را از یاد نبریم زندانیان سیاسی گمنام را از یاد نبریم

۱۳۹۱ آبان ۱۶, سه‌شنبه

ستار بهشتی : من سکوت نمی کنم حتی اگر قرار به رسیدن لحظه مرگ من باشد



ستار گمنام بود  نگذاریم گمنام بره خون ندا وسهراب از خون ستار رنگینتر نیست نه.. مازیار و بابک وندا و سهراب نمردن خونشون هنوز تو این میهن جاریه .. تو تبر بزن تبردار..صانع و محمد ها.. و امروز هم ستار
ستار بهشتی وبلاگ نویس از بچه های فعال فیسبوک  با اینکه بار سخت زندگی رو دوشش بود غیرتش قبول نکرد برای وطن ننویسه نگه درد ها رو فریاد نزنه نتونست همرنگ این جماعت شه  اینقدر خلاف جریان شنا کرد تا...هیچ ادعایی هم نداشت به قول خودش هیچی مهم نبود ترس تهدید برای اطلاع رسانی اومده بود برای وطنش  روز هفتم ابان روز کوروش بازداشت شد نگاه میکنم به نظراتش به کامنتش زیر لینکی در مورد کوروش  گفت  وای برما که از تمدن خود غافل شدیم... وای بر ما ستار که  قهرمانان زنده خود را فراموش کردیم فریدون فرخ زاد راست میگفت این مردم قهرمان زنده قبول نیمکنن  نظراتش رو میخونم یک بلاگر مستقل که تیغ انتقاد رو بر روی همه سیاسیون  کشید  و شاه و شاهزاده شیخ ومیر وسید براش فرقی نمیکرد او همونطور که در وبلاگش نوشت جان خود را فدای ایران کرد او ایستاده مرد...  مصاحبه رهسا نیوز با خواهر ستار تمام وجودمو به اتیش کشید    این چند سطر رو هم نمیدونم چه جوری کنار هم گذاشتمم  دستم به نوشتن نمیره نمیتونم... وطن یعنی حس گریه آور چشای خیس و اشک آلود مادر..

 
اما امروز صدای لرزان و گریه های خواهر ستار امان هر سوال پرسیدنی را از آدم می گیرد. به عنوان خبرنگار و مصاحبه گر، جمله ای نداری و فقط به گریه هایش گوش می کنی. در حال خود نیست و مرتب می گوید: داداشم بود… خدایا… خدایا… داداشم بود.. داداشم رو کشتند و گفتند فردا جنازه اش را می دهیم. صدای گریه های مادر از آن سو می آید و سوالی، که خواهر ستار بهشتی به مادر می گوید: نمی دانم، شاید از دوستان ستار است. و بعد صدای گریه و شیونی که از اتاق بلند می شود و کلمه ی “ستار” که تکرار می شود. خواهر این زندانی سیاسی ادامه می دهد: به شوهر من گفته اند مریضی داشته، شوهرم هم گفته: نه، سالم بود. گفته اند: با هیچ جا مصاحبه نکنید، اگر مصاحبه کنید پدرتان را در می آوریم. داداشم کاری نکرده بود، چی کار مگر کرده بود؟ از آن سه شنبه که بردند تا الان هیچ خبری ازش نداشتیم که امروز خبرش را برایمان آوردند. وی ادامه می دهد: به ما گفتند با جایی مصاحبه نکنید و حرف نزنید. گفتند ناراحتی قلبی داشته. چی کار کرده بود مگر برادرم؟ کاری نکرده بود. چی گفته بود؟ سه نفر آمدند و دستنبد زدند و بردند، هیچ چیز نگفتند. تمام شد


ستار در آخرین نوشته خود به تهدید های نهاد های امنیتی اشاره میکند و میگوید از هیچ چیز و هیچ کس نخواهد ترسید(روی تصویر کلیک کنید)
 

هرانا؛ اعلام فوت ستار بهشتی، وبلاگ نویس در بازداشتگاه پلیس فتا

 ستار بهشتی، وبلاگی نویسی که همیشه دوست داشت گمنام باشد و برای ایران بمیرد، برای ایران جان خود را از دست داد